عروجی | شهرآرانیوز - داستان انتقادها به لیلی گلستان از دوسه سال پیش شروع شد. از زمانی که به برنامه «تد» دعوت شد و چیزی حدود ۲۰ دقیقه را به سبک و سیاق همه برنامههای تد، از مسیر موفقیتش حرف زد و انصافا هم جذاب صحبت کرد و تماشاگران چند دقیقه بی وقفه تشویقش کردند. گلستان از این حرف زد که چطور تک وتنها تبدیل شد به بزرگترین و مشهورترین نگارخانه دار ایران. از اینکه چگونه با وجود داشتن سه بچه و جدایی از همسرش به مترجم مشهوری تبدیل شد.
اینکه چگونه از هنگامه جنگ توانست زیر پلهای خانه اش در منطقه خوش آب وهوا و حالا گرانِ «دروس» را به بزرگترین و پررفت وآمدترین کتاب فروشی آن روزهای تهران تبدیل کند. بله، لیلی گلستان زن موفقی است و البته مترجم خوش قریحهای که با نگارخانه اش استعدادهای زیادی را به دنیای هنر معرفی کرد و همچنان هم سفت و محکم به کارش ادامه میدهد؛ اما موافقان و مخالفانش دو دسته شده اند؛ یعنی بعد از آن سخنرانی این اختلافها شدت گرفت و حالا به دلیل گفت وگوی اخیرش که تکرار همان حرفهای گذشته اش بود دوباره واکنش برانگیز شد.
دستهای که معتقدند لیلی گلستان دختر ابراهیم گلستان است. مرد شماره یک سینما، داستان و هنر معاصر ایران و شاید پدر معنوی خیلی از هنرمندان، سینماگران و نویسندگان معاصر کشور. خانه شان در بهترین جای تهران است. او در همان سخنرانی میگوید بعد از جدایی از همسرش (نعمت حقیقی) پدر (ابراهیم گلستان) برایش خانهای ساخت و به او گفت: «حالا خودتی و خودت.» مخالفان لیلی گلستان میگویند هیچ زنی بدون این پشتوانه نمیتواند به موفقیت برسد.
هیچ زنی بدون داشتن حداقلهای زندگی و مشاورانی قدرقدرت نمیتواند فرآیند موفقیت را طی کند. مخالفانش میگویند ظاهرا خانم گلستان فراموش کرده در کدام خانواده بزرگ شده و پدرش چه چیزهایی برای او مهیا کرده و برادرش چه کسی بوده و با چه بزرگانی دم خور بوده و رشد کرده است. آیا اینها در مسیر موفقیتش تأثیرگذار نبوده اند؟ اینکه مدام میگوید «خواستم، شد» و شروع میکند به سردادن شعارهای انگیزشی آیا واقعیت دارد یا بیشتر دارد به شکل کلیشهای به زنان ایرانی قوت قلب میدهد؟ و سؤال اصلی اینکه، آیا هرکسی که «بخواهد، میتواند؟»
خانم گلستان بدون شک جایگاه بزرگی در هنر ایران دارد؛ اما او به طورقطع از صفر شروع نکرده و دست کم پشتوانههای معنوی زیادی داشته است. مثلا اولین نمایشگاه نگارخانه «گلستان» با نقاشیهای سهراب سپهری شروع شد. سپهری از دوستان قدیمی و خانوادگی ابراهیم گلستان بود و لیلی گلستان هم بارها در گفت وگوهایش از سپهری حرف زده و به نیکی از او یاد کرده است. در کنار این، خانواده گلستان با بزرگترین نقاشان و هنرمندان معاصر ایرانی محشور بوده اند. آیا اینها سرمایههای معنوی یک خانواده محسوب نمیشوند؟
بله، خانم گلستان در بحبوحه جنگ توانسته نگارخانه و کتاب فروشی راه بیندازد، توانست با وجود سه فرزند و تک وتنها کتابهای جریان سازی را ترجمه کند، اما راستش او از صفر شروع نکرده، ولی پشتکار زیادی داشته و توانسته است از شکست هایش به بهترین شکل ممکن استفاده کند.